پیاله

پیاله

زندگی همین چند لحظه است
پیاله

پیاله

زندگی همین چند لحظه است

هنوزهم

هنوز هم تو ماه می شوی

و من هر روز بی تاب

آن وقت می شوی مهتاب

کاش

کاش میتوانستم به شکل یک لبخند روی صورت تو زندگی میکردم

ای کاش میتوانستم

آن وقت قول میدادم همیشه میخندیدی و من پیش از تو لبخند میزدم

افسوس

افسوس پیش تو کوچک بودم..

کوچکتر از آن که..

کوچکتر از کوچکترین رویاهای تو..

آری من پیش تو، پیش رویاهای تو کم آوردم

و دستانم خالی تر از آن بود که دنیای رویاهایت را بسازم

افسوس..

نمیدانم

نمیدانم چطور و چگونه در آرامش زندگی میکنی

وقتی من اینجا حتی با خودم هم غریبه شدم

میدانم

دیروز با تو بودم

امروز در فکر دیگری

میدانم فردا دوباره با تو خواهم بود